محل تبلیغات شما

شعرم شده سرشار شمیم حرم تو

با خاطره ها دلخوشم و با کرم تو

با خاطره هایی که شده دار و ندارم

دارد همه ی کودکیم بوی غم تو

انگار که از کوچه ی ما می گذرد باز

سنج و کتل و پرچم و طبل و علم تو

این بوی خوش کندر و اسفند و گلاب است

از آه دم دسته ی لبریز دم تو

 ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

سقای حرم سید و سالار نیامد

رد شد همه ی دسته از این کوچه و انگار

یک عمر شدم عاشق و بیمار و گرفتار

بران، مویه کنان رد شد

و، کارم افتاد به دستان ابالفضلِ علمدار

غیر از من و هم دین من و ایل و تبارم

عالم همه محتاج نگاهش شده بسیار

دیوار حسینیه شده محتشم او

اصلاً شده انگار طنین در و دیوار:

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد

سقای حرم سید و سالار نیامد

شاعر:محسن کاویانی

همه زوار تو بی دلشده برمی گردند

شعرم شده سرشار شمیم حرم تو

سلام من به محرم به غصه وغم مهدی

حرم ,تو ,ی ,نیامد ,دسته ,دم ,و علمدار ,شعرم شده ,من و ,میر و ,حرم میر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهد تفکر